مجتبی گهستونی، فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: در سرزمینی که هر وجبش قصهای دارد و هر کوه و دشتش روایتی از تاریخ، راهنمایان گردشگری راویان بیصداییاند که در هیاهوی ساختارهای سنگین اداری، مقررات ناکارآمد و سیاستگذاریهای بیجان، به حاشیه رانده شدهاند. آنان که باید پیشانی فرهنگ و میراث باشند، امروز درگیر چالشهاییاند که نهتنها معیشتشان را تهدید میکند، بلکه هویت صنفیشان را نیز در معرض فرسایش قرار داده است.
اما در نخستین نشست روسای تشکلهای راهنمایان گردشگری کشور، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با تأکید بر تغییر رویکرد دولت از «تصدیگری» به «تولیگری» یادآور شد که؛ راهنمایان گردشگری محور اصلی سیاستهای کلان وزارتخانه هستند و در همین راستا تقویت تشکلها، تضمین امنیت شغلی، ایجاد صندوق مالی و تخصیص تسهیلات ویژه به فعالان این حوزه در دستور کار قرار گرفته است.
در این نشست، راهنمایان گردشگری با دو محور «سیاستگذاری، مقررات و ساختارهای صنفی» و «امنیت شغلی، معیشت و حمایتهای مالی» با وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی سخن گفتند که در ادامه به بررسی برخی نکات مطرح شده میپردازم.
سیاستگذاریهای بیجان؛ تشکلهایی بیاختیار
اصل ۴۴ قانون اساسی، وعده کاهش تصدیگری دولت را داده بود، اما تشکلهای حرفهای گردشگری نیازمند برخورداری از اختیارات لازم هستند. صدور کارت عضویت، تشکیل پرونده، و حتی ارتباط سازمانی با اعضا، در سایه واژههای مبهمی چون «میتواند» در آییننامهها، به تعلیق درآمدهاند. اصلاح این آییننامهها، با تأکید بر الزام برونسپاری و تدوین سازوکار اجرایی توسط وزارت میراثفرهنگی گردشگری و صنایعدستی، گامی ضروری برای احیای نقش تشکلهاست.
مشاورانی بیتخصص؛ پروژههایی بیثمر
نبود گروه تخصصی گردشگری در آییننامه تشخیص صلاحیت مشاوران، موجب شده تا پروژههای سرمایهگذاری گردشگری با مشاوران عمران و شهرسازی ارزیابی شوند؛ نتیجه؟ اتلاف صدها همت سرمایه مردمی و دولتی. افزودن گروه گردشگری با سه زیرگروه تخصصی، و تشکیل کمیته مشاوران در سطح ملی و استانی، میتواند این مسیر را به سمت تخصص و اثربخشی هدایت کند.
مناطق آزاد؛ شعار توسعه، واقعیت تضعیف
در مناطقی که توسعه پایدار شعار روز است، نبود ساختار منسجم بخش خصوصی و ناهماهنگی با سیاستهای ملی گردشگری، کیفیت خدمات را به شدت کاهش داده است. حفظ تشکلهای فعال، اصلاح آییننامهها و پیشبینی ساختارهای پایدار در دستورالعملهای اجرایی، ضرورتی انکارناپذیر است.
انجمنهای غیرانتفاعی؛ قربانیان سامانههای مالیاتی
الزام ثبت قرارداد در سامانه «ستاد» و پرداخت مالیات برای انجمنهای بدون درآمد، نهتنها غیرمنطقی، بلکه مانعی جدی برای فعالیتهای صنفی است. مکاتبه با وزارت صمت، اصلاح فرآیندها و مستثنیسازی این انجمنها از قوانین مالیاتی، باید در دستور کار قرار گیرد.
نوروز با طعم مالیات؛ راهنمایان در حاشیه
قراردادهای نوروزی برای استقرار راهنمایان، با مالیاتهای سنگین مواجهاند و ذیحسابان دستگاهها از انعقاد قرارداد امتناع میکنند. معافیت مالیاتی برای تشکلهای غیرانتفاعی گردشگری، اصلاح قانون مالیات مستقیم، و توافق با سازمان امور مالیاتی، میتواند این گره را بگشاید.
تعامل جهانی؛ فرصتی برای دیدهشدن
الحاق ایران به نظام مزایای کارت فدراسیون جهانی راهنمایان گردشگری، نهتنها تعامل بینالمللی را تقویت میکند، بلکه انگیزهای برای سفر راهنمایان خارجی به ایران و تبدیل آنان به مبلغین فرهنگ و میراث ایرانی خواهد بود.
مجوزهایی با طعم سردرگمی
نبود دستورالعمل واحد، هزینههای سنگین، و برخوردهای سلیقهای کارشناسان میراث، روند ثبت و صدور مجوز را به کابوسی برای فعالان گردشگری بدل کرده است. صدور گواهی فعالیت توسط وزارتخانه و آموزش کارشناسان استانی، میتواند این مسیر را هموار کند.
رتبهبندی؛ ضرورتی برای انگیزه و اعتبار
نبود نظام رتبهبندی، تمایز میان راهنمایان را از بین برده و انگیزه برای ارتقای مهارتها را کاهش داده است. تدوین دستورالعمل درجهبندی، تعریف شاخصهای ارزیابی، و ایجاد ردههای مشخص با مزایای ملموس، میتواند اعتبار و انگیزه را به صنف بازگرداند.
بیمه؛ رؤیایی که هر سال باید برایش جنگید
انقطاع بیمه، دهکبندی ناعادلانه، و نبود امکان بهروزرسانی لیست بیمهشدگان، راهنمایان را در برزخ معیشتی رها کرده است. تثبیت بیمه، مستثنیسازی از آییننامههای ناکارآمد، و ایجاد سامانهای برای مدیریت لیست بیمهشدگان، گامهایی ضروریاند.
صفر مطلق؛ خروج از صنف یا مهاجرت؟
در دورههای بحران اقتصادی، راهنمایان گردشگری با درآمد صفر مطلق مواجهاند. نبود بیمه بیکاری، آنان را به ترک صنعت یا مهاجرت سوق میدهد. اجرای مصوبات حمایتی، تخصیص وامهای کمبهره، و ایجاد سازوکار پایدار تا بازگشت رونق، میتواند مانع از این خروج ناگزیر شود.
صندوقی برای روزهای سخت
نبود صندوق حمایتی، فعالان گردشگری را در شرایط اضطراری بیپناه گذاشته است. تشکیل صندوقی با سرمایه اولیه دولتی و مشارکت بخش خصوصی، و تعریف سازوکار برداشت اضطراری، ضرورتی انکارناپذیر است.
راهنمایان؛ فراموششدگان طرحهای حمایتی
از وام مسکن تا خودرو و تجهیزات تورهای طبیعتگردی، راهنمایان گردشگری در هیچیک از طرحهای حمایتی جایی ندارند. درج این شغل در فهرست مشاغل مشمول وامهای حمایتی و تعریف خطوط اعتباری ویژه، میتواند بخشی از این بیعدالتی را جبران کند.
فصلهای بیگردشگر؛ فصلهای بیدرآمد
فصلی بودن تقاضا، راهنمایان را در ماههای کمگردشگر به بیکاری میکشاند. بهرهگیری از ظرفیتهای ماده ۲۷ برنامه هفتم توسعه، تدوین پروژههایی چون «تور مجازی میراث» و مستندسازی میراث ناملموس، میتواند راهی برای پایداری درآمد باشد.
برخوردهای سلیقهای؛ مانع عبور تورهای مجاز
برخی مسیرهای گردشگری، هنوز با برخوردهای غیرقانونی و سلیقهای مواجهاند. برگزاری جلسات مشترک با نهادهای انتظامی و تأکید بر قانونی بودن فعالیت تورهای مجاز، ضرورتی برای حفظ کرامت صنف است.
راهنمایان گردشگری، نه فقط مترجمان زبان تاریخاند، بلکه حافظان روح سرزمیناند. اگر قرار است گردشگری به صنعت ملی بدل شود، باید از آنان آغاز کرد. با ساختار، با حمایت، با احترام.
انتهای پیام/
نظر شما